نتایج جستجو برای عبارت :

فاز نامعلوم . ترس از مرگ!

دوهفته ست که این خستگیِ ذهنی دست از سرم برنمیداره..
گویا این ترس از آینده به من هم منتقل شده و اونقدر ناامیدم که انرژی مو از دست دادم..
حس میکنم صبر و سازگاری با مشکلات فایده ای نداره و همین روی اخلاق و رفتارم تاثیر گذاشته..
بس که این دو هفته همش از آینده ی نامعلوم و ترسناک حرف زدیم..
خدایا کاش میشد یه روزنه ی امید ویژه بهم نشون بدی :(
امروز دختری را در خیابان دیدم 
که همه وجودشوبادستاش بغل کرده بود
ایستادم و زل زدم به نگاهش
رد نگاهش غمگینم کرد
زل زدم...
به دستانش که مثل گره های نامعلوم به هم می پیچید
به خنده اش که یاداور هیچ خاطره ایی از گذشته نبود
به جفت چشم های ساده و سیاه دختری چشم دوختم که قلبش را خاک کرده بود
و مغزدیگری درسمت چپ سینه اش می تپید..
امروز دختری را در خیابان دیدم 
که همه وجودشو بادستاش بغل کرده بود
ایستادم و زل زدم به نگاهش
رد نگاهش غمگینم کرد
زل زدم...
به دستانش که مثل گره های نامعلوم به هم می پیچید
به خنده اش که یادآور هیچ خاطره ایی از گذشته نبود
به جفت چشم های ساده و سیاه دختری چشم دوختم که قلبش را خاک کرده بود
و مغز دیگری درسمت چپ سینه اش می تپید..
بیاید برای چند ثانیه تصور کنیم که شما «کدِ پروژه‌ی من» هستید که از ظهر داشتید درست کار می‌کردید و الان یه دفعه و به دلایل نامعلوم، دیگه کار نمی‌کنید.
متصور شدید؟
خب، حالا بیاید بگید از من انتظار دارید چه غلطی بکنم که کار کنید؟ :|
خدایا به خیر بگذرون این درد های لحظه به لحظه ی تن رو ... خدایا چند ماه فرسودگی، برای درد های نامعلوم، کافیه ... خدایا ... لطفا زندگی رو برگردون رو اون دوری که انقدر استرس بیماری نبود ... خدایا من همینجوریشم از زندگی خسته ام، خسته ترم نکن.
دانلود انیمیشن شیر شاه 2019
دانلود انیمیشن شیر شاه The Lion King 2019
دانلود انیمیشن شیر شاه 2019 با دوبله فارسی
نام انیمیشن: شیر شاه | نام منتشر کننده: خدای فیلم | سال انتشار: 2019 | امتیاز: نامعلوم | مدت زمان: نامعلوم | ژانر: - | محصول کشور: آمریکا | نام کارگردان: جان فاورو | تهیه کننده: جان فاورو
ادامه مطلب
در پوچی به سر میبرم 
اگرچه کار برای انجام دادن بسیار هست. اما میل به کاری ندارم.فکرم به آینده مشغوله...آینده ی نامعلوم... . 
هرچی بشه ته این داستان اگر سالم بیایم بیرون. آنهایی برنده این داستان هستند که در این زمان قرنطینه بهترین برنامه ریزی را داشتند و به خوبی استفاده کردند. 
و بازنده انهایی که وقت گذراند بی برنامه ....
میدونین،
 
آخه وقتی پسر گنده،
 
40 ساله،
 
اینقدر میتونه تحت تاثیر یه دختر که هزاران کیلومتر ازش دوره قرار میگیره،
و نه تنها همه عکساشو دیلیت میکنه به حرف اون دختر (یعنی اینقدر خودش رو قبول نداره که یه عکسم نمیتونه پیدا کنه از خودش بذاره یا بگیره)، بلکه وضعیت خودش رو به نامعلوم تغییر میده، از بقیه چه انتظاری باید داشت؟!
رفتم سه عدد کتاب درسی اورجینال خریدم ۳۱۶ تومن، با تخفیف.همینا رو اگه کپی‌شو می‌خریدم از تکثیری بغل خوابگاه، شاید ۵۰ - ۶۰ تومن می‌شد.خودمم نمی‌دونم چه منطقی پشت این کارم بود. شاید یه نمه خواستم حلال حرومی رو رعایت کنم. شایدم یه ذره دلم به حال نویسنده و انتشارات کتاب سوخت تو این اوضاع.شایدم با این کار فقط خواستم حال خودمو -با یک منطق نامعلوم- خوب کنم...
در کار رفتن نبودم. رفتن کار من نبود.. با نوایی که زمزمه گوشم شده بود و دلی که در کار فرمان من نبود. راهی شدم، نه بدان سان که باد می‌شود و در شورش رفتن‌اش شاخه‌ها به رقص در می آیند.. نه چنان که آب بر سنگ‌ها روان می‌شود و شتاب می‌کند بر زمین.. راهی شدم به مقصد نا معلوم با دلی در کار خود.. ترس ماندن و شتاب پاها در هم شدند. در رفتن من پروانه بال بر صورت شمع نکوبید.رفتن من نوید رنج خورشید مقابل نبود. زمان همان همیشگی همیشگی بود و زمین تنها به چرخ بی قرار
مطمئنم که اتفاق بدی افتاده. اتفاقی مثل شناخته شدن، دیده شدن، درک شدن. برام مهمه؟ نه. فقط امیدوارم که تموم شه. این بخش از زندگی برخلاف میلم (یا شایدم دقیقا با میل خودم) بیش از اندازه کش اومده. وقتشه از این برهه‌ی فاکد آپ گذر کنم. با اینکه وابستگیا دست و پامو بستن. باید سنگامو با خودم وا بکنم. می‌خوام یا نمی‌خوام؟ همه چی برام یه بازیه؟ کاش یکی بود از بیرون میزد تو گوشم تا حواسم سر جاش بیاد. گیج و سردرگمم.
مطمئن نیستم.
می‌خوام یه مشت بزنم تو صورتم.
در بیست و چندمین روز از قرنطینه در این عصر مدرن، طی یک سری فعل و انفعالات نامعلوم ذهنی - روحی، به انبار رفتم و با مشقت کیسه ی پارچه ایِ حنا را پیدا کردم و آمدم کفِ آشپزخانه بساط کردم و برای اولین بار در زندگی ام، ناخن هایم را حناییِ کمرنگ کردم و به احتمال بسیار بالا الآن تنها دختر بیست و اندی ساله‌ی این شهر درندشت باشم که ناخن هایی حنایی دارد...
و خب  ^____^ 
چرا ابر های خاکستری پراکنده نمی شوند تا آسمان و خورشید،زمین را ببیند؟تا کی باران تکراری و کسل کننده تمام می شود؟این ها،سوال هایی در ذهنم هستن که جواب آن نامعلوم است.
چاره ای نیست جز این که من چشم هایم را می بندم و در اقیانوس عمیق خواب بمونم.زمانی بیدار می شوم که خورشید با لمسی گرم روی صورت سردم،من را گرم کند.
#من_نوشته
داشتم از استوری یکی از اعضای خانواده به مامان می‌گفتم؛ این‌که پرسیده بود: «هدفتون از زندگی چیه؟ چی خوشحالتون می‌کنه؟ هدف زندگیتون خوشحال بودنه؟» پشت سرش ایستاده بودم و داشتم درِ کنسرو تن ماهی را باز می‌کردم. مامان ساکت بود و گوش می‌داد، بدون این‌که سعی کند به این‌ها جواب دهد، بی‌مقدمه پرسید: «چی تو رو خوشحال می‌کنه؟» شنیدم که دهانم دارد می‌گوید: «رفتن، رفتن از این کشور» اما راستش را بخواهی فکر کردن به «رفتن» فقط تا حد مرگ دلگیرم می‌ک
تحلیل خوشه ای مجموعه ای از مشاهدات را به دو یا چند گروه نامعلوم و ناسازگار متقابل طبقه بندی می کند، که بر اساس ترکیب های از متغیرهای بازه ای قرار دارند. هدف این تحلیل کشف سیستم مشاهدات سازمانی، که معمولا مردم هستند به گروه است که در آن اعضای گروه در اموال عمومی سهیم اند. در کل از لحاظ شناختی، رفتار با افراد و پیش بینی رفتار یا مالکیت ها بر اساس مشاهدات رفتاری و مالکیت های دیگر دشوار است.
تحلیل خوشه ای، گروه های نامعلوم را طبقه بندی می کند. این
خسته شدم از خودم و بلاتکیفی هام، از این شاخه به اون شاخه پریدن هام، از نامعلوم بودن آینده، پس من راه خودمو چجوری پیدا میکنم؟ چه غلطی باید بکنم توی این زندگی؟ 
امروز از دنده چپ پاشدم حالم از خودم، موهای بلندم، ارتباطاتم، سرچ کردن هام واسه بیوانفورماتیک، بی عرضگی و بیکاریم، بی پولیم، بی سوادیم، هیکل داغونم، از این اتاق، از این خونه، بهم میخوره. 
دلم میخواد خودمو بکشم به هیچ دردی نمیخورم.
نمایش فیلمحجم: 2.89 مگابایت
شرکت THQ Nordic با انتشار تریلری اعلام کرد که با همکاری استودیو Purple Lamp Studios در حال توسعه عنوانی برمبنای شخصیت باب اسفنجی است! این بازی که SpongeBob SqaurePants: Battle for Bikini Bottom – Rehaydrated نام دارد در تاریخی نامعلوم برروی کنسول‌های Xbox One ،Nintendo Switch و PS4 و پلتفرم PC منتشر خواهد شد.  
http://gameoff.blog.ir
@game_off تنها کانال ما در روبیکا
سلام.وجی:سلام.آفتاب از کدوم طرف دراومده تو نمیخوای حرف بزنی؟وجی:ساکت.حالم بده.باشه بهتر.خب دوستان من میخوام اولین داستان وب رو بزارم.اما براش نه پوستر دارم نه اسم.لطفا یه راهنمایی کنید تو نظرات.خب بریم واسه توضیحات.
نام:نامعلوم.
پارت ها:۱۰
فصل ها:۲
پوستر:نداره
اپننیگ:اصلا نمیدونم چیه که بزارم.پس نداره.
خلاصه:گابربل و امیلی تو یه حادثه میمیرن...
پایان:دیگه دیگه
خب فردا پارت اول رو بهتون تحویل میدم.
نارگیل تامام.
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
شاید راه حل آنجا نباشد که داد و فریاد راه بیندازم و بخواهم از خطرهای احتمالی اجتناب کنم. شاید گشودن این گره در اعتماد کردن باشد، و بعد تمام‌قد حاضر بودن و از پس نامعلوم‌ها برآمدن. شاید محافظت راه درستی نباشد. شاید اگر به جای زمین را پاییدن به بالا نگاه کنم، دیوار سنگی جلوی دیدم نباشد، شاید حتی یک شکاف روی دیوار باشد که جهت را از قطب‌نمای ملکه‌خانمِ ذهن بهتر نشان دهد. از تخت فرمانروایی پایین بیا دیگر!  اینهمه ستاره در آسمان هست، باید بتوانم
چه عجیب است این روزها 
 انگار که جسمی با چگالی نامعلوم باشم؛ سرگردان در جام روزگار بالا و پایین می شوم.گویی یکدفعه در تاریکی دریای عمیقی فرو روی و ندانی برای نجات در کدام جهت دست و پا بزنی.
زندگی در قالب کودکی دردمند به پیش چشمانت تلف می شود و تو به دستان بی شکلت می نگری که هیچ حالت مدارایی ندارند.روزها می گذرند و بیشتر در باتلاق وجودت فرو می روی و چه صد حیف که پیغمبری نیست و فرزندان آدم همه غرق گندابشان نالش می کنند.
کاش فردا که از خواب بیدار بشم یه نفس راحت بکشم و با خودم بگم:
"عجب کابوسی بود" 
خوبه که فیلم ، اونم از نوع تخیلی نمیبینم،اون چرت و پرت ها چی بود اخه؟
ویروس،قرنطینه،تعطیلی بازار،پر شدن بیمارستان ها،مرگ و میر،گورهاى جمعی ،اهک،وضعیت قرمز،بسته شدن راه ها،بسته شدن مرزها،بسته نشدن احرام،قرنطینه نکردن قم،هواپیمایی ماهان.جانفشانی پرستارا و پزشکها بدون امکانات.به جان هم انداختنِ مردم؛شیوع ،اپیدمی،بی خبری،انتظار،انتظار،اسفندِ سوت و کور.اسفندِ
این روزا همه شدن مثل من...
چند روز پشت سر هم تو خونه!
با این تفاوت که دوست دارن درآن بیرون اما نمیتونن و من همیشه دوست دارم بزنم بیرون ولی دوستایی رو ندارم که پایه ی همیشگیم باشن!
واسه همینه که فشار این چند روز رو خیلی خیلی خیلی کمتر از بقیه حس میکنم؛تازه از طرفی هم خوشحالم حالا که تو خونه م میتونم راحت insta رو باز کنم و حسرت خوش گذرونی و بیرون رفتنای بقیه رو نخورم.
من تحمل دوری و دلتنگی رو ندارم! و از خدا ممنونم که به واسطه ی دوستای نصفه نیمه من
به نام او
چند روزی میشه که اومدم خونه و همه چی مرتبه به جز خودم.
و دوباره شروع یک جنگ نابرابر با خودم بر سر موضوعی نامعلوم.
خسته از فضا های مجازی
با خودم به مشکل خوردم و دلم میخواد دور شم از همه!
دلم تنهایی قدم زدن تو انقلاب زیر بارونو میخواد که یه نسیم خنکی هم بیاد و صدای خش خش برگا زیر پام...
هوا اینجا خنکه دو روزه.سرده درواقع!
دو سه هفته دیگه عقد دختر عممه و بی خیالم نسبت به همه چی!
انگار ک بدم اومده از همه چیز و از همه کس.
انگار از خودم جدا شدم و دا
در دنیای جرج آر آر مارتین شاید میشه گفت خاندان تارگرین روزگاری یکی از قدرتمندترین خاندان های قاره وستروس بود که با وجود قدرت اژدهایان هیچکس جلو دارشان نبود. 

اما قبل ازین که شاه دیوانه آخرین پادشاه تارگرین وستروس کشته شود و سرنوشت این خاندان بزرگ به همچین جایی برسد که بازماندگانشان با سرنوشتی نامعلوم راهی اسوس بشوند آنان که بودند؟ در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت اما نخست بیایم به قبل از آغاز حکومت تارگرین ها بر وستروس نگاهی بیندازی
دانلود دوبله فارسی فیلم Jaani Dushman 1979کیفیت BluRay 720p اضافه شد
دانلود
بازیگران : Sanjeev Kumar, Shatrughan Sinha, Sunil Dutt, Vinod Mehra
کارگردان : Rajkumar Kohli
محصول : ایتالیا
سال تولید : ۱۹۷۹
فرمت : MKV
زبان : زیرنویس فارسی
حجم :  ۱٫۱۰ گیگابایت
نام پارسی فیلم : ///دشمن حیات///
خلاصه داستان :عروسها بعد از مراسم ازدواجشان توسط شخصی ●♪♫نامعلوم دزدیه و کشته میشوند .●♪♫
دانلود دوبله فارسی فیلم Jaani Dushman 1979کیفیت BluRay 720p اضافه شد
دانلود
بازیگران : Sanjeev Kumar, Shatrughan Sinha, Sunil Dutt, Vinod Mehra
کارگردان : Rajkumar Kohli
محصول : ایتالیا
سال تولید : ۱۹۷۹
فرمت : MKV
زبان : زیرنویس فارسی
حجم :  ۱٫۱۰ گیگابایت
نام پارسی فیلم : ///دشمن حیات///
خلاصه داستان :عروسها بعد از مراسم ازدواجشان توسط شخصی ●♪♫نامعلوم دزدیه و کشته میشوند .●♪♫
و چه پاییز سوزناکی بود....همراه با دلتنگی های که خبر از جایی نامعلوم داشت...همه دلتنگی ها بهانه بود همه فصل ها دارند این بهانه را...
با تمام اینها چه زیبا بود صدای خش خش برگهای که با موسیقی باد به سمت عرش رقصیدند اما زیر پایی عشاق خورد شدند....
شاید امشب سردترین شب برای کسی باشد که پناهش را از دست داده یا شیرین ترین شب برای کسی که اولینهایش با معشوق رقم میخورد....
کاش فراموش نکنیم زندگی کوچک و حقیر تر از ناملایماتش است...هوای هم داشته باشیم...کمی مهربا
خانه کاغذی ، نام سریالی اکشن و جنایی می‌باشد که توسط الکس پینا ساخته شده است. داستان سریال درباره‌ی مغز متفکر یک سرقت به نام پروفسور می‌باشد که تعدادی از دوستانش را دعوت می‌کند تا در سرقتی بزرگ با او همکاری کنند. آنها برای این که هویتشان لو نرود برای خود اسم‌های مستعار انتخاب می‌کنند و با هویت نامعلوم وارد خزانه‌داری می‌شوند تا بیش از دو میلیون یورو پول غیرقابل تعقیب را سرقت کنند. اما در این میان با چالش سختی برای خارج شدن از ساختمان رو
شارژ دارد اما خاموش می شود،
شارژر را وصل میکنم، حجم باتری را یک درصد می زند
روشن می شود، بالای 30 درصد شارژ داشته 
موبایلم را میگویم،
حالش نامعلوم است،
هم خراب شده هم نشده
هم حالش خوب است هم نیست
درست مثل صاحبش!
کتری را گذاشته ام روی گاز 
منتظریم آب جوش بیاید برای مهمانها چای درست کنیم،
مهمانمان به مادرم میگوید: «دخترت دل گنده اس، دلش هیچ جوش ندارد.»
میخواهم باشم، در عین نبودن
نمیخواهم نباشم، هستی به جبر یا اختیار، خواسته ام است.
میخواهم بروم،
شب بود.حداقل به قدری که چراغ ها را روشن کنند.من در شهر خودم نبودم.حس عجیبی بود.تنها روی سنگ‌ها،کنار شورابیل نشسته بودم.به آدم هایی فکر می‌کردم که قبل از من آن‌جا نشسته بودند و فکر می‌کردند.یا افکاری که از ذهن‌شان می‌گذشت.به همه چیز فکر می‌کردم.به هیچ چیز.فکر کردم که فکر ها کجا می‌روند؟یعنی می‌شود شورابیل را که بگردی،کلی فکر درش پیدا کنی؟افکار فلانی و فلانی و فلانی.یا من که از این‌جا بروم،فکر هایم می‌مانند توی آب؟گم می‌شوند؟نکند سردشا
زهرای بابا سلام
حتما می دانی تقریبا همان ویروسی
را گرفته ام که پارسال این حوالی گرفتی ، درست قبل رفتنت. این باعث شده
این وقت شب بیدار باشم که صدای گریه دختر بچه همسایه را شنیدم که توی راهرو
می آمد. یاد همه سختی هایی افتادم که " ماما" برایت کشید. چه شبهایی که به
خاطر تب و بیماری تا صبح بیدار بود و ازت مراقبت می کرد. گاهگاهی هم من
کمک کارش می شدم تا لحظه ای بتواند استراحت کند.  به این سختی ها که فکر می
کنم  طاقت تحمل آن را حتی اگر خدا دوباره دختری
نمی خواستم نوشتن و فعالیت توی وبلاگ رو شروع کنم. دلیلش رو هم نمی دونم! کلاً نامعلوم هستم!.
الان هم علاقه ای به نوشتن و تایپ کردن ندارم. انگشتام بی میل حرکت می کنن و حالت تهوع دارم!! :/ (خب چیه؟!مثلاً حال ندارم آ).
حال سئوال پیش می یاد که چرا پس آمده ای نشسته ای پشته صفحۀ ارسال مطلب؟!. هیییییچ. اومدم فقط یه چی گفته باشم باورم کنید گاهی شما هم چندش می شوید (!!).
+ اگر بخوام ارساله مفیدی داشته باشم؟!
 توصیه می کنم کمی پری نوشت بخونید!. حداقل نوشته ای که حالم
ذات رفتن دلهره آوره است؛ مضاف برآن مقصدت هم معلوم نباشد. صبح برمیخیزی بی هیچ برنامه ای، شب خودت را درحال میابی که مشغول کوله بستن هستی، برای رفتن، برای جاری شدن. سر به سنگ زدن هایم بیشتر شده است، مقصدهایم نامعلوم تر. فردا را نمیدانم چشم هایم چه منظره ای میبیند شاید یک دشت شاید یک مه شاید هم یک دره. هر روز در رفتن زندگی کردن اما کار من نیست من نمیتوانم هر روز جاری شوم. برای جاری شدن باید بین مبدا و مقصد اختلاف پتانسیل برقرار باشد پس سکون هم جزئی
خیلی ها حتی نمی دانند از زندگی چه می خواهند؟پول بیشتر می خواهند؟ یا روابط بیشتر؟ یا زندگی آرام و راحت؟ کدام یک را می خواهند نامعلوم است.
 
با ندانستن خواسته ها، پیاده نظام دشمن می شوی
دشمن از نظر من هر کسی است که برای سود و منفعت شخصی، تورا وارد بازی برد و باخت می کند، او می برد تو می بازی. فرقی ندارد چه کسی باشد اعضای خانواده ات یا اعضای جامعه ی که در آن زندگی می کنی. همه و همه وسوسه خواهند شد تا تویی که گیج و سرگردان هستی را برای امیال شخصی بازی
ponta یک روح است که فقط شما می توانید ان را ببینید. او را می توانید درحال ماهی گرفتن از دریا در مکان «Crystal Bay» پیدا کنید و یا می توانید او را درحال نگاه کردن به غروب افتاب ببینید.
او ماهی ها را بسیار زیاد دوست دارد، مخصوصا ماهی ای به اسم tuna که بزرگ ترین ماهی در این بازی است و او معمولا در مورد همین ماهی حرف می زند.او غذا های دریایی را هم دوست دارد. او علف و یک نوع سنگ معدنی به نام Scrap Metal را دوست ندارد.
تاریخ تولد او ، نامعلوم است.
 
نکته: اگر به او ماهی ب
بعضی موقع ها خیلی از خودم‌تعجب میکنم .
خیلی زیاد 
از اینکه تو روز هزاران هزارتا فکر میاد تو ذهنم،  خیلی عجیبه ، بعضا حرفها و فکرهای خیلی خیلی متناقض هم..
از خودم تعجب میکنم که با خودم قرار یه کاری رو میذارم و بهش عمل نمیکنم...
از خودم تعجب میکنم که نمیدونم‌ چمه!
بلاتکلیف و نامعلوم الحال ...
این یکی تعجبم دیگه سر به فلک کشیده ، من‌هنوزم تو خیالاتم زندگی میکنم ، من هنوز هزارتا موقعیت تصور میکنم برا خودم و توشون غرق غرق میشم و مثلا با حضور یه آدم حق
برخی ها می گویند اگر شهر خلوت بشه، قورباغه هم هفت تیر می کشه! لذا به چند دلیل نباید شهر خلوت بشود: یکی آنکه مردم باید به کار خود برسند و بیکاری انها را آزار می دهد. تعطیلی دوسه روز یا چند روز مشخص، لذت بخش است ولی اگر به مدت نامعلوم شد، مردم را عصبانی می کند عاقبت عصبانیت هم معلوم است. حالا از نظر آسیب شناسی جامعه تعطیل شده باید گفت که حداقل ده اشتباه استراتژیک وجود دارد.
ادامه مطلب
یه جوری اسم گذاشتم واسه پستم انگار اتفاق نادریه! :|
نود و نه درصد مواقع همینم!
.
عاشق رانندگی ام ولی از دنده عقب متنفرم!
.
دلم میخواد یه چیزی بنویسم که همه دچار سوءتفاهم بشن، و بعد بیوفتم دنبال آدمایی که برام مهمترن و از سوتفاهم درشون بیارم! ولی الان یه جوری شده که اصن دچار سوءتفاهم نمیشین! به یه شناخت نسبی رسیدین درحدی که تهِ تهش با خودتون میگین این دیوونه باز قرص آنتی قاطیشو نخورده!
.
آبجی آرام باز وبشو بسته
.
همه وبایی که فالو میکنم یه جوری درحا
آخرین ساعت، از آخرین روز، پیش از اتمام هفته‌ای که در تعطیلات به سر بردیم، با اعلام رسمی از یافتن اولین مورد مبتلا به کرونا در اینجا، رو به پایان است. نگرانی از شرایط جاری ایران و وضعیت خانواده و عزیزان یک طرف، آینده نامعلوم برای سفر به ایران و قرنطینه یک طرف دیگر...
دارم به این فکر می‌کنم که چطور هر چیز ساده‌ای در ایران قابلیت تبدیل شدن به بحران دارد، باران می‌بارد می‌شود سیل،‌ نمی‌بارد می‌شود خشکسالی، گران شدن بنزین، دفاع کنیم بحران ا
دوسم داره خیلی ...
وقتی امروز گفت خواستگار اومده برام و من گفتم جوابت چی بوده ،بعد چند دقیقه جواب داد ،تو این تایم واقعا پریشان شدم  ،من که هی اذیتش میکردم که زودتر ازدواج کن برو و کلی سر به سرش میزاشتم ولی فهمیدم یه حسی دارم بهش ...ولی 100 درصد مطمعن نیستم ،پس مثل قبل آرام میرم جلو ببینم چی پیش میاد.
تو این 6 ماه طوری تغیرر کرده که اصلا قابل تصور نیست اوون فرد 6 ماه قبل کجا و این کجا ،آدم جدید شده
نمی دونم چی منو دوست داره ،کلی خواستگار خوشتیپ و پولد
داستان فیلم سیندرلا
تعبیر دوباره یک فیلم متحرک به یک نسخه زنده اکشن یک فرایند پیچیده و دشوار است - یکی دیگر باعث ایجاد نامعلوم تر شد، زمانی که فیلم مورد نظر یکی از کلاسیک ها است. سیندرلا که توسط دیزنی در سال 1951 منتشر شده است، سه نسل از فیلمسازان محبوب شده است، بنابراین تصمیم به بازسازی آن با بازیگران واقعی و احساس حساسیت مدرن می تواند با شک و تردید درک شود، به ویژه هنگامی که یکی از آنها معتقد است که کنت برانگ مدیر مرتبط با آن است شکسپیر از افس
" مقایسه ابزار و تجهیزات به وسیله ی یک منبع و مرجع دقیق و استاندارد آزمایشگاه جهت اطلاع از دقت و سلامت محصول و مشخص نمودن میزان خطای آن وسیله" این جمله، تعریفی است که برای مفهوم کالیبراسیون ارائه شده است که بیان کننده ی ماهیت روند فعالیت کالیبراسیوندر آزمایشگاه های کالیبراسیون می باشد. در واقع به وسیله ی کالیبراسیون می توان دو سیستم، ابزار و یا دو وسیله ی کار اندازه گیری را که یکی از این وسیله حالت مشخص و دیگری کاملا نامعلوم ونامشخص دارد، مق
روزهام به مبهم‌ترین شکل ممکن دارن می‌گذرن. اوضاع عجیبیه که حتی نمی‌تونم وصفش کنم. همه چی قروقاطیه و به دلایل نامعلومی دارم انتظار یه اتفاق نامعلوم رو می‌کشم. برعکس همیشه، زمان داره به شدت کند می‌گذره.
غم عمیقی رو احساس می‌کنم که نمی‌تونم تشخیص بدم عمقش چقدره و این باعث میشه اتفاقات روزمره و معمولی مثل دیدن یه قیافه‌ی آشنا تو دانشکده هم شادی‌های خیلی بزرگ به نظرم بیان. اینه که درگیرم با غم‌ها و شادی‌های شدید. یه جور پارادوکس. نمودار سی
بیشتر آن چه که در فرقه ی ما مرسوم استسائلی کردنِ از فاطمه ی معصومه استدختر بابِ حوائج شدنش حکمت داشتچون کریمه شد و بر باب کرم موسوم استچه مقامی است که معصوم "فداها..." گوید؟!شأن او شأن امام است که نامعلوم استاوج خوشبختی ما کلبِ سرایش شدن استهر کسی نیست سگِ فاطمه، بختش شوم استچهارده نور به دل دارم و این بانو همخواهر حضرت خورشید در این منظومه استنام زوار حریمش که بهشتی شده انددر میان صحف مادر او مرقوم استهر کسی عرض ارادت به مقامش نکنداز عنایات غ
یک سال از زمانی که جنگ شروع شد می‌گذرد. دیگر خانه‌‌ای باقی نمانده؛ جای امنی هم. باورم نمی‌شود که دنیایمان به همین سادگی درحال نابودی باشد؛ بدست خود مایی که عاشقش بودیم! صداهای انفجار هرازگاهی از دور و نزدیک به گوش می‌رسند...
کوله‌‌ام را برمی‌دارم و راه می‌افتم. حین عبور از ویرانه‌ها به سمتی نامعلوم، به این فکر می‌کنم که انسان بالاخره زهر خود را ریخت؛ آنهمه شعار دوستی و برادری نتوانست خوی تاریک نوع بشر را مهار کند؛ و بالاخره این گون
 
حضرت فاطمه (س)پس از رحلت پدر بزرگوار (ص)، از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم عمر بن خطاب (به هواداری از خلافت ابوبکر)، به خانه‌اش به گونه‌ای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمه‌های سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانه‌های بیشماری بر جان و روح او نشست.
همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا(س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان منجر شد، در مورد تاریخ شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا (س) چند روا
این روزا حالم یه جوریه..جوری که نمیدونم باید خوشال باشم یا غمگین.. امیدوار باشم یا پر از یأس..نمیدونم..چشم بدوزم به یه آینده روشن..یا مبهم..بعد از گذشت این چندسال ، انکار زندگیم تازه داره شکل میگیره..انگار که همون دختر بچه ی عاشق تحقیق و پژوهش داره دوباره خودشو نشون میده..اما میترسه..درست مثل یه ماهی کوچولو که یه مدت از دریا دور بوده ، و حالا این دریای بزرگ براش یه دنیای نامعلوم و پر از شکه...
تا آخر مرداد باید دیتا ها مو دسته بندی کنم و هر چه سریعتر
دلم میگیرد از روزی که می گیردسراغم را ولی دیگر نمیخواهم ببینم چشم هایش راهمان چشمان بی همتا پر از عشق و پر از گرما در آن دوران که بی پروا چه خوش بودیم اما رفتدلش را دیگران بردندولی آن روزدلم میگیرد از آن روز همان روزی که میدوزی به راهم چشم هایت راولی دیگردگر من را نخواهی دید نخواهی داشت مرا از دور خواهی یافت فراز قله ها در جستجوی بیشتر هافقط بالاترین ها رانشان کرده وَ میپویم وَ میجویم در آن لحظهدر آن لحظه نشان از قلب سنگینم مگیر ای یارکه
این روز ها روزهای آزاردهنده ای هستند.
بی حوصلگی محض. تمام تلاشم برای حفظ کردن روحیه ام اثر موقتی دارد و خیلی سریع به مود آزار دهنده ی اصلی باز می‌گردم. حس پوچی. آرزوی مرگ. استرس آینده‌‌ی نامعلوم. تشنه ی دیدن همان آدم هایی هستم که هیچوقت قبولشان نداشتم و ندارم. تشنه‌ی نشستن در کتابخانه و دیدن یک سری آدم های ثابت. فضای باز. سقفی که وجود ندارد. دراز کشیدن روی چمن ها، با ویوی درختان کاج بلند وقتی که سوزن برگ هایشان میرقصند.
 
وقتی قیافه ام را در آی
به نام خالق بی‌همتا
الهه باران به کوچه دلش رسیده بود و ندای شوری جدید را به وجود بی‌قرارش می‌رساند. ندایی که
تمام حس‌های عالم را یکجا به دلش سرازیر می‌کرد. احساساتی درهم که از هیچ کدام سردرنمیآورد.
سردرگمیش سر به فلک کشیده و درست در نقطه اوج، معلق رهایش کرده بود.
بریده از راهی که نمی‌دانست انتهایش قرار است به کدامین مقصد گره بخورد خود را به نقطه‌ای
نامعلوم تبعید کرد تا شاید در دوران اسارتی که خود به وجودش تحمیل کرده، به چیزی برسد که بای
اسیرِ سایه ی نحسی شدیم به اسمِ "غم"
اسیر سایه ی شومی که سال ها
پا به پای عمرمان قدم گذاشت و ماند و نرفت؛
زدند و زخمش روی جسممان ماند،
کشتند و غَمَش روی دلمان ماند،
پرواز کردند و غمِ سقوطشان لرزه به تنمان انداخت،
صبح به صبح،
چشم باز کردیم و شنیدیم
اخبارِ منحوسی را که ریشه به قلبمان زد،
ما 
گرفتاریم
به پرواز های از مبدا معلوم
تا مقصدی نامعلوم،
دچاریم
به اضطراب های منتهی شده به تلخی،
به خوشی هایی که هنوز از راه نرسیده فراموششان میکنیم،
توی این بر
عشق همچنان در تفکرات کهنه و زوار در رفته من حقیقتی نامعلوم مانده است. سال هاست که به دنبال هر اتفاقی نشانه هایش را جست و جو میکنم اما افسوس هر انقدر که به واقعیت نزدیک می شود از دستان من دوری می جوید. می خواهم فراموشی را سر لوحه ی انتخاب ها و اشتباهات گذشته قرار دهم بلکه کورسویی خاکستری از لابه لای اوار های تاریخ نمایان شود. شاید از توان ذهنیت من خارج باشد اما نمی توانم نظاره گر این نرسیدن باشم. ما باید برسیم ... ضمیر جمعی که با وجود نبودن زیبایی
راه های جلوگیری از کرک
1- اولین قدم انتخاب یک پسورد غیر قابل تشخیص است 
۲- از پسوردی  استفاده کنید که شامل عدد ، کارکتر ، حروف بزرگ و کوچک باشد 
۳- از حروف فارسی داخل پسورد خود استفاده کنید زیرا اکثر کرکر ها حروف فارسی رو کارکتر نامعلوم تشخیص میدن و نمیتونند کرک کنند 
۴- سعی کنید از ۱ پسورد برای چندین اکانت در فضای مجازی استفاده نکنید زیرا به هر دلیل با هک شدن ۱ حساب تمامی حساب های شما در خطر می‌باشد 
۵- از پسورد اصلی خودتون داخل سایت های متفرقه
 از زمان معرفی موبایل های تاشو توسط سامسونگ و موتورولا و هواوی، کاربران منتظر کمپانی بعدی هستند که به صف تولید این محصولات بپیوندد. افراد زیادی هستند که منتظر یک آیفون با نام Fold یا Flip هستند ؛
اینطور که به نظر می‌رسد، احتمالا اپل هم قصد دارد به جمع تولید کنندگان گوشی‌های تاشو اضافه شود؛ ویدیویی که توسط خود اپل ثبت شده، «دستگاه‌های الکترونیکی با نمایشگر و لولاهای تا شونده» نام دارد که نشان می‌دهد این گوشی توسط یک لولا باز و بسته می‌شود
اندازه یک دنیا از زندگیم....هستم.شما چطوری هستید؟؟برای من درباره خودتون،خانوادتون،و...بزارین برای این که خودم اول گفتم خودم م هم شروع به نوشتن در این باره می کنم: 1)نام:مادر2=1111                                                 6)
پسر خاله:666                          2)نام:پدر=222                                                  7) خاله:777                3)نام:دایی مهدی=333                                      8) آقاجون:8884)نام:زندایی=444   
1
برای اولین بار بود میتینگ های این جوری شرکت می کردم و خب احتمالن آخرین هم باشه. در وهله اول چنین میتینگ ای به عنوان اولین تجربه انتخاب خوبی نبود چرا که شلوغ بود و من فقط یک نفر رو می شناختم. شلوغی باعث دسته دسته شدن افراد حاضر شده بود. علاوه بر این احساس عدم تعلق به چنین جمع هایی و دغده مشترک نداشتن خیلی اذیتم کرد.
2
نشانه ها بسیار مهم هستند. اینکه فلان چیز همیشه با فلان چیز اتفاق می افتد، سبب می شود هنگام دیدن یا انجام دادن الف، سریعن و بدون فک
این سوال برام پررنگ تر می‌شه که چرا قدیس‌نمایی باید حکومت رو بخواد، وقتی که حتی حدس بزنه به جماعتی زیر پرچمش ظلم می‌شه، اصلا چرا سنگ نجات‌دهنده رو به سینه بزنه؟البته این سوال‌هام اگه اون صفت قدیس‌نما توشون نبود پاسخ راحتی داشت، مثلا خیلی راحته بفهمی چرا یک فرد با ساختن یک امید، یک دورنمای موهوم، به مردم حکومت می‌کنه. چون این راحت ترین راه برای مکیدن جماعته، آرمانی نه قابل دستیابی و نه شفاف، بل متکی به زمانی نامعلوم. مشخصه چرا حکومتی که
1
برای اولین بار بود میتینگ های این جوری شرکت می کردم و خب احتمالن آخرین هم باشه. در وهله اول چنین میتینگ ای به عنوان اولین تجربه انتخاب خوبی نبود چرا که شلوغ بود و من فقط یک نفر رو می شناختم. شلوغی باعث دسته دسته شدن افراد حاضر شده بود. علاوه بر این احساس عدم تعلق به چنین جمع هایی و دغده مشترک نداشتن خیلی اذیتم کرد.
2
نشانه ها بسیار مهم هستند. اینکه فلان چیز همیشه با فلان چیز اتفاق می افتد، سبب می شود هنگام دیدن یا انجام دادن الف، سریعن و بدون فک
 
با این که فصل شنا نیست در همین هفته ای که گذشت دو نفر (یک کودک پنج ساله و چند روز بعد یک بانوی مسن) به دلایلی نامعلوم در رودخانه بابلرود غرق شدند.
نمی خواهم مردم یا مسئولان را زیر سوال ببرم.
حرفم این است اگر اقیانوس از این شهر می گذشت چقدر باید تلفات می دادیم؟! 
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی_ حرم حضرت معصومه سلام الله علیها _ شهادت حضرت ۹۸
بیشتر آن چه که در فرقه ی ما مرسوم استسائلی کردنِ از فاطمه ی معصومه استدختر بابِ حوائج شدنش حکمت داشتچون کریمه شد و بر باب کرم موسوم استچه مقامی است که معصوم "فداها..." گوید؟!شأن او شأن امام است که نامعلوم استاوج خوشبختی ما کلبِ سرایش شدن استهر کسی نیست سگِ فاطمه، بختش شوم استچهارده نور به دل دارم و این بانو همخواهر حضرت خورشید در این منظومه استنام زوار حر
گاهی هوا یه جوریه که انگار بهاره و همون لحظه به هزار دلیل نامعلوم غمگینی تلنبار شنیدن یک واقعیت شرم اور حتی به شوخی، مهمونی های ناخوانده و عقب ماندن از برنامه، جا ماندن گوشی همسر جان و رفتنش به ماموریت، به صدا دراومدن زنگ خانه و باز هم عقب ماندن، دلتنگی برای همسر، دلتنگی برای یک دل سیر بازی با بچه ها،  دلتنگی برای یه دل سیر حرف زدن با رفیق جانم، بهانه ها و تزهای من دراوردی مهد بچه ها و چه و چه و چه جمع میشوند که من همه اشان را با تفت دادن زرشک ت
 
https://www.pbcbag.blog.ir
دستکاری فکر و تغییر اجباری ذهن انسان ها
با فاصله های نامعلوم   
 هک کردن فکر تمامی نسل بشر از راه دور بدست
تجاوزکاران ،  فرقه های مذهبی و  فرقه های امام زمان دروغین
                                                                             https://www.pbcbag.blog.ir
احساس می‌کنم پای این ترجمه‌ای که هیژده روزه دارم انجامش می‌دم، پیر شدم. هر روز بیش‌تر دارم کشف می‌کنم من آدم چه کاری نیستم؛ مثلا الان متوجه شدم من آدم انجام کارهای اداری و ساعت‌ها پشت لپ‌تاپ نشستن نیستم. قبل‌ترها هم متوجه شده بودم من آدم حقوق و اون فضای مسموم نیستم. ولی هر روز بیش‌تر دارم نمی‌دونم که کجا باید برم و چیکار کنم یا اصلا چی می‌خوام. فقط دارم دونه دونه اونایی که نمی‌خوام یا نمی‌تونم رو خط می‌زنم، تا ته‌ش شاید، شاید اونی رو
در دقیقه‌ای نامعلوم، در بهت و حیرت و سکوت، در زیر روشناییِ یک چراغ، لمیده بر مبلی قدیمی و در خانه‌ای متروک، در قلبِ روشنِ این زندگی، به روز و روزگارانی می‌اندیشم، که انقدر دور و ناشناس است، که حتی باور به داشتنِ یک ثانیه از یک قطعه‌ی خارج‌شده از آن هم مرا می‌هراساند. به تو فکر می‌کنم. که پس از ترکِ آن ثانیه چه می‌شوی؟ و به راه باریک و طولانی ِ بعدش فکر می‌کنم. که با هراس و دلهره و سردرگرمیِ من چه می‌کند؟ حرف برای گفتن بسیار است.. وقتی که را
 
خرس خیاط یک انبار باروت زیر شهر را کشف کرده است. این خبری بود که لازم نبود اخبار اعلام کند. خود به خود، چهره به چهره، نگاه به نگاه منتقل شد. 
اولین نفر کسی بود که خرس خیاط را در حال خروج از دری زیرزمینی دید. چهره مبهوت و گنگ خرس خیاط با امواج نامرئی نگاهش لحظه ای و کوتاهش خبر را انتقال کرد. ناقل خرس خیاط بود و بعد فراگیر شد. 
 
 شهری ساخته شده روی انبار باروت؟ یا باروت تعبیه شده زیر شهر؟ یا باروت تزریق شده به تن شهر؟ زیاد فرقی نمی کند. اما حالا ت
راستش را بخواهی اوائل ک این وبلاگ را ساختم قرار روزانه ای با خود داشتم ک هر صبح یا شب چند پست خوب با شما به اشتراک بگذارم
اویلش همه چیز خوب بود اوضاع روتین وار میگذشت و من مسروراز شکستن تابو و کمک به هم زبانانی ک این مطالب را میخواندند اما کسی نمیداند ک بازی روزگار چگونه خواهد بود کم کم گذشت و بار و فشار زندگی بیشتر مرا درگیر کرد
روزگارانی بر منو شما گذشت ک گفتنش جز زخمی بر زخم و دردی بر درد نمی افزود
سختی هایی از جنس مرگ درد و زلزله،از جنس از دس
در دوران مدرن ، جامعه به عنوان یک فرهنگ زمان زیادی را صرف سفر نه تنها به صورت محلی بلکه در خارج از کشور می کند. در حالی که هتل ها و متل ها معمولاً برای سفرهای عادی پذیرفته می شوند ، تعطیلات رویایی پیچیده یک جاذبه عجیب و غریب بی نظیر را در بر می گیرد.برای ارضای این عطش فرهنگی برای تجربه نخبگان ، ویلاهای اجاره ای بازار اجاره تعطیلات را با نرخ های شگفت انگیز برآورده می کنند. سفر بین المللی با مرزهای نامعلوم دنیای کاملاً جدیدی از تخیل و اکتشافات تخ
 "بسم ربِّ الضعفا "
نمی دانم پدر خواست فرار کند که او را کشتند، یا شکنجه اش دادند و بعد او را کشتند، یا او را به الریاضیه بردند و داخل کامیون هایی بوده که مردم را به جای نامعلوم و بی بازگشتی می برده. غیر از پدر، دو پزشک دیگر هم بودند که هیچ اثری از آنها پیدا نشد. دکتر سامی الخطیب دکتر محمد عثمان. عده ای دیده اند که در استخر شهر الریاضیه 4 جسد با روپوش سفید را غسل داده اند اما نمی دانیم پدر هم بین آنها...
(صفحه 259)
_____________________________
پ.ن : یادی کنیم از مردم
گسترش ویروس کرونا (coronavirus) ترس و وحشت جدیدی را در بین سرمایه‌گذاران انداخته. همین موضوع باعث شده تا افراد سهم و اوراق خود در بورس را بفروشند و به سمت دارایی‌های مطمئن‌تری مانند طلا و اوراق بهادار خزانه داری (که بدون ریسک است) بروند. تا کنون کرونا به ۴۷ کشور وارد شده، بیشتر سفرها و پروازها کنسل می‌شوند و حمل و نقل‌ها و تجارت با تاخیر مواجه شده‌اند. ز و بازار بورس از مباحث داغ امروزه‌ی سرمایه‌گذاران است.
سهام ایالات متحده برای ششمین روز پی د
و ذهنم چون هواپیمای جنگی می شود گاهی 
به هر سو هاله ای از دشمن فرضی 
به سمت این من و این لاشه جنگی
هجوم سخت و سنگینی برد گاهی 
و یک من در میان حجم انبود نفربرهاهدف هستم ؟؟ نمیدانم !!
زنم بر آسمان یا بر دل دشمن نمیدانم و گاهی انتخاب رفتن و ماندن
عجب تصمیم دشواری‌ستمیان دود و انبوه غلیظ تانک ها 
یک من عمیقا غرق افکار است نه پای ماندنی دارم نه قلب رفتنی مانده
و یک من ، یک من درمانده از هر سو شدیدا بند یک تصمیم نامعلوم
میان گنگی تصمیم من اکنون صلیب
کوله‌ام رو جمع کردم که برم کرمانشاه... دلم گرفته از غروبی... نمی‌دونم چرا... شب با خودم فکر می‌کردم که الان باید یکی بود که هی پیام می‌داد و می‌گفت می‌خوای برسونمت تا ترمینال؟ باید یکی بود که وسایلم رو جمع می‌کرد و قایمکی تو کوله‌ زهوار در‌رفته‌ام چند تا خوراکی می‌ذاشت و توی راه پیام می‌داد که از جیب بغلی بردار بخور ضعف نکنی... باید یکی بود که دلش گوشه اتاقش تنگ می‌شد برای نبودنم. برای رفتنم. باید یکی بود که گوشه ذهنم درگیرش بود و گوشه ذهنش
در خانه ماندن‌های این‌روز‌ها موجب شده که به خیلی از کار‌های عقب افتاده برسم. و همچنین فرصتی است که فیلم‌هایی که در برنامه داشتم را ببینم.
امروز مستند 《هاشمی زنده است》 را دیدم، مستند زیبایی بود و ارزش دیدن و وقت گذاشتن دارد، مخصوصا اگر می‌خواهید جریان‌های تاریخ معاصر را بدانید.
نکته‌ای که بعد از دیدن این مستند به ذهنم آمد این بود که کابینه و وزرا و مدیران دولت روحانی، همان‌‌هایی هستند که اول در دولت رفسنجانی وزیر و جزء کابینه بودند و
بازیگران: حامد بهداد، محمدرضا گلزار، ساره بیات، یکتا ناصر، مهراوه شریفی نیا، بهرام افشاری، بیژن امکانیان، لیلا زارع و …
خلاصه داستان: داستانی عاشقانه و درام درمورد مسیر رسیدن و ماجراهای تلخ جدایی یک زوج می باشد آقای حامد بهداد و ساره بیاد در این نقش های ایفای نقش میکنند و …
اطلاعات فیلم:
تهیه کننده : جواد فرحانی
نویسنده : بابک کایدان
کارگردان : منوچهر هادی
جوایز و افتخارات:

نقد و بررسی:
سریال دل ، سریالی با پخش هفتگی در شبکه خانگی است که
آیا این سحابی مارپیچی به شما
خیره شده است؟ خیر، حداقل از لحاظ بیولوژیکی اینگونه نیست، اما کاملا شبیه
چشم به نظر می رسد. این جرم به نام سحابی هلیکس شناخته می‌شود، زیرا مانند
این است که شما به یک محور مارپیچی نگاه می کنید.

در
واقع، این سحابی دارای هندسۀ پیچیده‌ای نظیر رشته‌های شعاعی و حلقه‌های
خارجی گسترده، است. سحابی هلیکس (NGC 7293) یکی از درخشان‌ترین و نزدیکترین
نمونه‌های یک سحابی سیاره‌نماست، یعنی یک ابر گازی که در پایان حیات یک
ستار
کتاب نکرونومیکون یا رستاخیز مردگان نام کتابی خطرناک است که هیچکس تاکنون آن را تا انتها نخوانده است و هرکس که این کار را انجام دهد، دیوانه خواهد شد. 
نویسنده اصلی این کتاب فردی اهل شام به نام عبدل ال حضرت بود که آن را در سال ششصد و نود نه نوشت. بعد از آنکه کتاب توسط ال حضرت به پایان رسید، بدن تکه تکه شده اش پیدا شد. دلیل و نحوه قتل نامعلوم بود. 
کتاب اصلی (نمونه دیگری از این کتاب توسط اچ پی لاو کرفت نوشته و در ژانر وحشت روانه بازار شد) شامل هفت جلد
خود حسام الدین مطهری در یکی از دستینه (Handbook) های سه گانه‌اش که در مورد کتاب و کتابخوانی اند، می نویسد که کتاب بالذاته مقدس نیست. صِرف چند برگِ صحافی شده داخل یک جلدی هیچ قداستی نمی تواند به کتاب دهد.
در نمایشگاه کتاب اخیر اولین غرفه ای که خارج از الفبا سراغش رفتم غرفه نشر «اسم» بود و اولین کتابم آخرین کتاب حسام بود. پسران سالخورده که در آخرین باری که موقع حضورش در دانشگاه دیده بودمش گفته بود که درگیر ممیزی است و در زمانی نامعلوم فرایند تمام خ
فیلم دارای ژانر ترسناک و ماورایی و ارتباط با عالم اجنه و شیاطین است
.خلاصه داستان: داستان فیلم در مورد پسری تنها با معلولیت ذهنی می باشد که
با موجودی شیـطانی که درون آینه ی اتاق او زندگی می کند دوست می شود. این
موجود ترسناک او را مجبور به کشتن کسانی می کند که دوستش دارند.
این فیلم نشان میدهد تا چگونه شیطان درون ما اگر به آن پرداخته شود چگونه می تواند ما را به سوی اهداف نامعلوم شیطانی سوق داده و این معامله دو طرف همیشه به سود فقط یکطرف آن یعنی ش
به گزارش همشهری آنلاین بوسیله نقل از ایسنا، سامی صالحی ثابت کارگردان نمایش «باب اسفنجی کرگدن»، گفت که قطعا اجرای نمایش خود را تا روز جمعه ۲۷ تیرماه دنباله خواهد عدل. عرضه «باب اسفنجی کرگدن» همان گونه که از نامش پیداست، تلفیقی از انیمیشن «باب اسفنجی» و نمایشنامه «کرگدن» اوژن یونسکو است که با ورزش پرسنل از هنرجویان نوجوان تئاتر روی چیز پهن می جوی. داخل خلاصه داستان این اثر نمایشی آمده است: «عده ای نوجوان و جوان گوشه ای از شهر، یک بازی نمایش
بعد از اینکه سرورهای وبلاگی که داشتم به دلایل نامعلوم، دسترسی پنل وبلاگ‌ها رو از بین برد و اکثر وبلاگ‌ها رو هم از دسترس خارج کرد(حالا بگذریم که کدوم سرویس دهنده و این حرفا)، چند سالی می‌شد که دیگه به سمت وبلاگ‌نویسی برنگشته بودم! 
تو این چند سال خیلی شک و تردید داشتم که وبلاگ‌نویسی رو دوباره شروع کنم یا نه اما بلاخره اسفند ماه امسال وبلاگ‌نویسی رو توی بستر بیان شروع کردم و این جرقه نهایی رو مدیون اونجانب هستم، هر چند که یک دعوت رسمی نبود
اواخر آذر ماه که شوهرعمه ام فوت شد، توی اون گیرودار و وسط مجلس ختم، یکی از اقوام تماس گرفته بود و از مامانم خواهش کرده بود که من به جای دخترش فاینال کانون زبان رو شرکت کنم. مامان که مثل من نمیدونست فاینال ها آنلاین شدن، گفته بود ما توی چنین وضعی هستیم و الان تهران نیستیم. اون قوم هم توضیح داده بود که نیازی به حضورتون نیست و این هم کد ملی، باتشکر، خداحافظ. :| من؟ قطعا نمیتونستم و نمیخواستم روی مامانم رو زمین بندازم و به شرکت توی فاینال اجبارا و ا
یکی از سناریوهایی که همیشه مورد توجه افراد ماجراجو بوده، ماجرای منطقه ۵۱ آمریکا و رفت و آمد فرازمینی ها به آنجا بوده ...درست است شاید شما هم فکر کنید که چنین چیزهایی مربوط به فیلم های تخیلی هستند و هیچ موجود فرازمینی وجود ندارد. اما عده ای بر این باورند که این موجودات که اتفاقا خیلی هم پیشرفته هستند از زمین عزیزمان بازدید کرده اند و در منطقه ۵۱ آمریکا رفت آمد دارند.
منطقه ۵۱ یا گروم لِیک یک منطقه نظامی فوق سری در در ۱۳۰ کیلومتری شمال غربی لاس و
به نظر یک جمله ساده کلیشه ای که حالا برای من شده سخترین جمله ی دنیا چون نباید بیشتر از این گفت
فقط همین اگر خدا بخواهد به معنای واقعی کلمه یعنی بدون تردید و احساسات یک چیز نامعلوم ,اشفته
فکر و دغدغه اضافه کن , شرمنده
شاید قریب به همه نوشته ها از اول این را نوشتم و ماند که اشتباه بود و یا میخواستم به نوعی دیگر بسطش بدم و حرف ان حیله گر قسم خورده را گوش کنم
که اما حسی محکمتر از اول میگفت که حتی یک قدم هم به این شیوه راه خدا نیست این شیوه خودش هست !
ا
کتاب مجربات سلیمانی مع حرز جسمانی و روحانی که به زبان روان فارسی نگاشته شده از جمله کتاب های علوم غریبه اسلامی میباشد که جدا از انواع ادعیه و طلسمات قرآنی در آن احکام حلال و حرام ساعات و شرایط اجابت دعا
و بسیاری موارد در مورد علوم غریبه از نظر دین مبین اسلام را در خود دارد
متاسفانه نام صاحب این اثر نامعلوم است ولی با توجه به محتوای کتاب اینطور
مینماید که نویسنده کتاب از مراجع شیعه بوده است
و مطالبی که در کتاب آورده بسیار مفید و کارآمد بوده
نمی دانم زندگی و دنیا چرا تا این حد غیر قابل پیش بینی اند؟  روز به روز اتفاقات شوکه کننده برایمان می افتد.با این حساب چگونه برای آینده ای نامعلوم برنامه ریزی کرده و پیش رویم؟  مگر می شود؟ 
سراب آینده ای که هرگز رخ نخواهد داد و در عوض چیزهایی رخ خواهد داد که به مغزمان خطور نکرده بود.
این جملات را در شرایطی مینویسم که برطبق برنامه ها، من الان باید در استرس فردا می بودم، فردایی که رسید ولی نه آنطوری که فکرش را میکردیم. فردایی که قرار بود ازمون ۱۸۰
گوشه ای از خانه و روی یک پتو نشسته است. لباس نخی گرمی بر تن دارد. سرش با اینکه از مو عاری است، چند تار موی سمج و گستاخ هم دارد. پوست صورتش، زبر است و خشن؛ آنچنان که اگر ببوسی او را، لب هایت می سوزند. چشم هایش انگار چراغ های کم سویی اند. او همیشه، در لاک تنهایی خویش فرو می رود؛ چیزی هم ندارد برای گفتن به دیگران، دل و دماغی هم برایش باقی نمانده.پدربزرگ، پاهایش را روی فرش دراز می کند؛ ‌و با حرکتی مانند دراز و نشست، گویا دارد ورزش می کند. با اینکار، بد
سلام
من دختری ۲۰ ساله هستم چادری و نسبتا مذهبی، من توی یه اکیپ دانشجویی مختلط هستم که از همه لحاظ بچه های خوبی هستن، یکی از پسرها که اونم نسبتا مذهبیه و خونواده هامون خیلی شبیه به هم هستند، چند ماهی میشد که رفتارش با من نسبت به بقیه فرق داشت طوری که دوستام متوجه کارهاش شده بودن چون این پسر هیچ کاری با دخترهای کلاس نداره حتی در حد سلام کردن.
از یک ماه پیش به بهونه درس دو سه باری باهام تماس گرفت و یا پیام میداد، کم کم با هم صمیمی شدیم و یک ماهی م
اگه از توی خونه موندن خسته شدید،اگر مثل من از پشت پنجره به نظاره ی بهار نشستین؛اگر بوی گل و سبزه و هوای لطیف و خنک هواییتون کرده که از خونه بیرون بزنید ؛ بهتون نمیگم که بیرون نرید.همینطور نمیگم که برید.چون احتمالا به دلایلی مجبور شدید که توی این مدت از خونه بیرون برید.اونموقع حتما مثل من با تمامِ وجودتون حس کردید که "هیچی" مثل قبل نیست.هممون حس کردیم که کثافت از شهر خلوت و بی عبور و مرور میباره.حس کردیم که از دیدن ادمها خوشحال نمیشیم و ازشون ف
بیوگرافی بازیگران
 
پارسا پیروزفر در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۵۱ در تهران متولد شد.
پارسا پیروزفر در کودکی و از سال ۱۳۶۳ در عرصه کامیک استریپ و گرافیک فعالیت کرد و علاقه بسیار زیادی به کارهای گرافیکی دارد و کار در این عرصه را تا سال ۱۳۶۹ ادامه داد و طراحی های زیادی را از خود به جا گذاشت ولی بنا به دلایلی نامعلوم هیچکدام از آنها را منتشر نک
رد.
پارسا پیروزفر در سال ۶۹ دیپلمش را در رشته ریاضی فیزیک اخذ کرد و هوش بسیار بالایی در ریاضی دارد و در سال ۱۳۷۰
بیوگرافی بازیگران
 
پارسا پیروزفر در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۵۱ در تهران متولد شد.
پارسا پیروزفر در کودکی و از سال ۱۳۶۳ در عرصه کامیک استریپ و گرافیک فعالیت کرد و علاقه بسیار زیادی به کارهای گرافیکی دارد و کار در این عرصه را تا سال ۱۳۶۹ ادامه داد و طراحی های زیادی را از خود به جا گذاشت ولی بنا به دلایلی نامعلوم هیچکدام از آنها را منتشر نک
رد.
پارسا پیروزفر در سال ۶۹ دیپلمش را در رشته ریاضی فیزیک اخذ کرد و هوش بسیار بالایی در ریاضی دارد و در سال ۱۳۷۰
بیوگرافی بازیگران
 
پارسا پیروزفر در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۵۱ در تهران متولد شد.
پارسا پیروزفر در کودکی و از سال ۱۳۶۳ در عرصه کامیک استریپ و گرافیک فعالیت کرد و علاقه بسیار زیادی به کارهای گرافیکی دارد و کار در این عرصه را تا سال ۱۳۶۹ ادامه داد و طراحی های زیادی را از خود به جا گذاشت ولی بنا به دلایلی نامعلوم هیچکدام از آنها را منتشر نک
رد.
پارسا پیروزفر در سال ۶۹ دیپلمش را در رشته ریاضی فیزیک اخذ کرد و هوش بسیار بالایی در ریاضی دارد و در سال ۱۳۷۰
بیوگرافی بازیگران
 
پارسا پیروزفر در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۵۱ در تهران متولد شد.
پارسا پیروزفر در کودکی و از سال ۱۳۶۳ در عرصه کامیک استریپ و گرافیک فعالیت کرد و علاقه بسیار زیادی به کارهای گرافیکی دارد و کار در این عرصه را تا سال ۱۳۶۹ ادامه داد و طراحی های زیادی را از خود به جا گذاشت ولی بنا به دلایلی نامعلوم هیچکدام از آنها را منتشر نک
رد.
پارسا پیروزفر در سال ۶۹ دیپلمش را در رشته ریاضی فیزیک اخذ کرد و هوش بسیار بالایی در ریاضی دارد و در سال ۱۳۷۰
دانلود انیمیشن سفر بزرگ با دوبله فارسی The Big Trip 2019
Download Animation The Big Trip 2019
با تمام کیفیت ها ۴۸۰, ۷۲۰ , ۱۰۸۰ و لینک مستقیم از نایس موزیکا
پخش آنلاین + لینک پرسرعت انیمیشن سفر بزرگ
ژانر فیلم : کمدی، خانوادگی، ماجراجویی
زبان فیلم : دوبله فارسی + سانسور شده
سال انتشار : 2019
محصول کشور : روسیه
کارگردان : Vasiliy Rovenskiy
کیفیت : 1080p / 720p
بازیگران : عوامل دوبلاژ: دوبله شده در استودیو دوبلاژ سورن، گویندگان: علیرضا وارسته، عرفان هنربخش، مینا مومنی، آدین الماسیا
این شبه داستان نه داستان است و نه به هیچ وجه تاریخ!!!
 
جوانک سیاه پوست که بَکر نام دارد و غلام مالک است خود را به ارباب خویش می رساند و با تنی سخت عرق کرده و نفس زنان می گوید: ارباب! ارباب! دارند می آیند. من صدای سم اسبان زیادی شنیدم. دارند می آیند.با شنیدن این خبر ولوله ای در قبیله می افتد، زنان نگرانی خود را فریاد می زنند و اشکِ ترس از چشم سرازیر می کنند. کودکان از گریه های مادران ردّ ترس از مرگ و آینده ای نامعلوم را خواندند و به رنگ آن درآمدند و ج
اندازه یک دنیا از زندگیم....هستم.شما چطوری هستید؟؟برای من درباره خودتون،خانوادتون،و...بزارین برای این که خودم اول گفتم خودم م هم شروع به نوشتن در این باره می کنم:
 1)نام:مادر2=1111                                                 6)
پسر خاله:666                          
2)نام:پدر=222                                                  7) خاله:777               
3)نام:دایی مهدی=333                                      8) آقاجون:888
4)نام:زندایی=444 
تمپر قهوه ( coffee tamper ) یک وسیله‌ی کار‌آمد برای آماده کردن یک فنجان قهوه اسپرسو با کرمای مناسب و خوش طعم است.شما باید پس از اندازه‌گیری میزان مناسب پودر قهوه آن را در فیلتر دستی فشرده کنید تا به یک قرص کاملاً فشرده تبدیل شود.
علت استفاده از تمپر تبدیل پودر قهوه به یک قرص فشرده‌ است که سطح آن با لبه‌ی فیلتر قهوه ساز کمی فاصله دارد. هنگامیکه شما فیلتر حاوی پودر قهوه را در پرتا‌ فیلتر قرار دادید و زیر سر اصلی دستگاه اسپرسو بستید. آب با فشار روی ف
✨﷽✨
✅ ظهور را نزدیک ببینیم 
✍اگرچه ما از تعیین زمان براى ظهور نهى شده ایم اما این بدان معنا نیست که با موضوع ظهور به عنوان واقعه اى دور از دسترس که در آینده اى دور و نامعلوم به وقوع مى پیوندد برخورد کنیم. بلکه باید همواره خود را در چند قدمى ظهور ببینیم و امیدوار باشیم که در زمان حیات خود، ظهور حضرت حجت(ع) را درک کنیم. 
این نکته اى است که از مجموع روایاتى که در این زمینه از ائمه معصومین(ع)، نقل شده استفاده مى شود که ازجمله مى توان به بخشى از دعا
○ وبلاگ‌ها رو فقط با یلووین دنبال می‌کردم، همه رو قطع دنبال زدم. به دلایل نامعلوم. شمردم، صد و سیزده تا. مثل دفعات قبل این دوره‌ی انزوا هم تموم میشه. نگران پیدا کردن اونایی که دمدمی هستن و هی آدرس عوض می‌کنن هم نیستم.
○ هدهد رفته بود سونو. پنج بار رفت تو و اومد بیرون تا بالاخره انجام شد. می‌گفت برو یه چیز شیرین بخور بچه بیدار بشه، مگه می‌شد حالا؟ مامان می‌گفت مگه الانم می‌خوابه؟ می‌خواستم بگم آدم از همون اول خوابه، تا آخر هم بیدار نمیشه،
 
 
Cukur – گودال
سریال گودال – Cukur محصول 2017| کیفیت عالی HDTV,720p + لینک مستقیم |قسمت 84 اضافه شد + زیرنویس فارسی قسمت 84 اضافه شد

دانلود سریال Cukur
نام سریال : گودال ، Cukurمنتشر کننده : ترک زیرو ژانر : درام | اکشنزبان : ترکیزیرنویس فارسی : چسبیده به فیلمکشور : ترکیهکیفیت فیلم : 480pفرمت فیلم : MKVسال : 2017حجم : 500 MBتعداد قسمت ها : نامعلومشبکه پخش : Show Tvروز های پخش : دوشنبه شب ها ساعت 20:00کارگردان : Sinan Öztürk, Özgür Sevimliنویسنده : Gökhan Horzumبازیگران: Aras Bulut İynemli, Dilan Çiçek Den
من آدم آرومی هستم. یعنی کمتر کسی دادوفریاد کردن من رو دیده. (ته‌ِ عصبانیتم، اغلب بعد از خستگی‌های طولانی، با فحش‌های بی‌هدف به افرادِ نامعلوم بروز پیدا میکنه؛ این رو بچه‌های ویدیوچک توی ضبط برنامه‌های نوروز97 دیدن و تصدیق میکنن! :D ) تا حالا نشده توی خیابون سرِ تصادفات کوچیک یا مسائل رانندگی، بخوام با کسی دهن به دهن بذارم و داد و فریاد راه بندازم. کسی ندیده توی محیط کار، در بدترین شرایط ممکن هم، صدام رو بلند کنم یا در رو بکوبم و عصبی‌بازی د
بازیگران: حامد بهداد، محمدرضا گلزار، ساره بیات، یکتا ناصر، مهراوه شریفی نیا، بهرام افشاری، بیژن امکانیان، لیلا زارع و …
خلاصه داستان: داستانی عاشقانه و درام درمورد مسیر رسیدن و ماجراهای تلخ جدایی یک زوج می باشد آقای حامد بهداد و ساره بیاد در این نقش های ایفای نقش میکنند و …
اطلاعات فیلم:
تهیه کننده : جواد فرحانی
نویسنده : بابک کایدان
کارگردان : منوچهر هادی
جوایز و افتخارات:

نقد و بررسی:
سریال دل ، سریالی با پخش هفتگی در شبکه خانگی است که
شرکت Electric Coin (ECC) که شرکت بزرگ دومین کارشناس زونک انکوکین (ZEC) است، قصد دارد تا یک مقیاس جدید جدید را برای کامپیوترهای کامپیوتری جدید تولید کند.در این گزارش، مهندس ارشد ECC ناتان ویلکاکس گفت که این شرکت باید در صورت امکان بتواند "Zcash را تا سال 2050 با 10 میلیارد نفر قابل استفاده" کند. با این حال، Decrypt یادآور می شود که دستیابی به این امر مستلزم پیاده سازی zcash است تا قادر به مدیریت هزاران یا میلیون ها از معاملات در ثانیه باشد.Forklog اظهار میدارد که ECC در نظ
چهارشنبه سوری برای من همیشه از آن شب هایی بوده که همه شب های سال یادم می آید آدم ها اتفاق ها شرایط گذشته نامعلوم بودن آینده خواسته ها زندگی دوست داشتن های بی جواب نگاه های یک طرفه حس های یک طرفه کتاب های خوانده نشده نوشته های نوشته نشده اتفاق های نیفتاده و داشته ها ...
آخ از داشته ها همین داشته هاست که آدم را سرپا نگه میدارد حتی اگر حواسمان نباشد مثلا حواست نباشد برای همین نفس کشیدن کلی فرآیند انجام میشود که اره قضیه خیلی علمی شد داشتم فکر میکر
– گودال
سریال گودال – Cukur محصول 2017| کیفیت عالی HDTV,720p + لینک مستقیم | زیرنویس فارسی قسمت 87 اضافه شد

دانلود سریال Cukur
نام سریال : گودال ، Cukurمنتشر کننده : ترک زیرو ژانر : درام | اکشنزبان : ترکیزیرنویس فارسی : چسبیده به فیلمکشور : ترکیهکیفیت فیلم : 480pفرمت فیلم : MKVسال : 2017حجم : 500 MBتعداد قسمت ها : نامعلومشبکه پخش : Show Tvروز های پخش : دوشنبه شب ها ساعت 20:00کارگردان : Sinan Öztürk, Özgür Sevimliنویسنده : Gökhan Horzumبازیگران: Aras Bulut İynemli, Dilan Çiçek Deniz, Öner Erkan, Rıza Kocaoğlu, Erkan Kol
– گودال
سریال گودال – Cukur محصول 2017| کیفیت عالی HDTV,720p + لینک مستقیم | زیرنویس فارسی قسمت 90 اضافه شد

دانلود سریال Cukur
نام سریال : گودال ، Cukurمنتشر کننده : ترک زیرو ژانر : درام | اکشنزبان : ترکیزیرنویس فارسی : چسبیده به فیلمکشور : ترکیهکیفیت فیلم : 480pفرمت فیلم : MKVسال : 2017حجم : 500 MBتعداد قسمت ها : نامعلومشبکه پخش : Show Tvروز های پخش : دوشنبه شب ها ساعت 20:00کارگردان : Sinan Öztürk, Özgür Sevimliنویسنده : Gökhan Horzumبازیگران: Aras Bulut İynemli, Dilan Çiçek Deniz, Öner Erkan, Rıza Kocaoğlu, Erkan Kol
– گودال
سریال گودال – Cukur محصول 2017| کیفیت عالی HDTV,720p + لینک مستقیم | زیرنویس فارسی قسمت 88 اضافه شد

دانلود سریال Cukur
نام سریال : گودال ، Cukurمنتشر کننده : ترک زیرو ژانر : درام | اکشنزبان : ترکیزیرنویس فارسی : چسبیده به فیلمکشور : ترکیهکیفیت فیلم : 480pفرمت فیلم : MKVسال : 2017حجم : 500 MBتعداد قسمت ها : نامعلومشبکه پخش : Show Tvروز های پخش : دوشنبه شب ها ساعت 20:00کارگردان : Sinan Öztürk, Özgür Sevimliنویسنده : Gökhan Horzumبازیگران: Aras Bulut İynemli, Dilan Çiçek Deniz, Öner Erkan, Rıza Kocaoğlu, Erkan Kol

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تتو یاغی